تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
به بهاران
دانه از عشق
برای روئیدن زیبایی ها
محبت ورزیدن ها
خندیدن سرمستان
دست تکان دادن برگ های نازک
کنار هم بودن
خنده در باد
یک طرف
جولان و نالان
یک طرف
خندان
فرستاده ام
هر گلی دانه ی در بهار هر انسانی باشد
بروید
برویاند
زمین عشق
خلای برای نروئیدن های طبیعت بهار
نباشد
عشق همین سبز چمن هاست
قلب
زمان
روح
و همه وجود آدمیان را لمس کند
عشق
و دانه اش
همین روئیدن هاست .........