۱۳۹۶/۸/۱۱

دین عزادار

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)


ما که بهر سعادت حرف نیکو گفته ایم 
قُمریی باغ جنان را خیلی ترسو گفته ایم 

مستبدان آمدند خرقه ی دین پوشیده اند
خاک پای می فروشان را نام نیکو گفته ایم

مظهر انسان صدای مهر و عشق و عاشقیست 
این خدا  پای لنگ مستمند را جور نیکو گفته ایم 

ما عزادار گناه و ترس و وحشت نیستیم 
هردمی را بهر خود مافوق و نیکو گفته ایم 

خسته ایم از بهر این داد و گرفت بندگی
برگ شوق زندگی را مِهر نیکو گفته ایم 

هر خری شلاق ترس را بر جبین کوبیده اند
عاشقانه زیسته ایم بندگی را رسته ایم

ماهمه بی گناهیم رمز دین دارد عزا 
از همه تا آخرش خط و نشان کشیده ایم 

ای سروش خوش باش و دنیا پشیزی بیش نیست 
هر کی آمد را بگو خائین را سر بسته ایم