۱۳۹۶/۹/۲۲

نان ما در خون ملت بسته است

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)

ما میان گرگ و شیر افتاده ایم
جاده ها را خیس خون کرده ایم

اشک ریزان کنج زندان رخنه ایم
حس آزادی به قفل بسته ایم

ناله ی مردم چه سود تا کبریا غوغاکند
حکم الله و خدا را کرده ایم

نان ما در خون ملت بسته است
عشق در جسم زنان پیوسته ایم

روز و شب درگیر مردم است با
ما گرم و نرم پیچانده ایم

جملگی احساس برده می کند
خوش کلام و روضه ها بنهاده ایم

این سعادت زیر پای حرف ماست
مردم جاهل ببار آورده ایم

بخش اول :