تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
دلم ز گریه جهنم را خاموش خواهد کرد
زمین خشک و بی آب زسوزان تر خواهد کرد
ز هجرت درد هر دل باد هر صبح و غروبی را
درون سینه آدم فراموش خواهد کرد
بزن همخون و همرنگم را پناهش را به تو جسته
ز عمرش روز نکبت وار را جبران خواهد کرد
ز ایران و جهان آوارگان سر در آوردند
غبار چهره های این جهان پاک خواهد کرد
حقارت بهر هر آدم ز بی نانی حقارت نیست
و این روز خجسته را شب آهنگت خواهد کرد
تو انسانی! بدان حس ات کجا رفته که اینگونه
شرافتمندی را در روز آینده بنا خواهد کرد
این کثافت هاست که ایرانت چنین استوار رسته
ز شرق و غرب ایران را بنا خواهد کرد
مزن آن مور ضعیفی را که اشک خلق در آورده
ببوس دستان خون آلود که همرنگ دنیا خواهد کرد
به مناسبت ضرب و شتم پسر دست فروش افغانستانی در تهران توسط شهر داری اش
