در جهان هستی، یک خدا وجود دارد که خالق همه هستی است که ادیان مختلف را بوجود آورده است یا سیر تکاملی فکری بشر را در نظر گفته و پیامبرانی را در مرحله های مختلف فرستاده است و این باعث شده است که امروزه در سراسر جهان افراد زیادی را داشته ایم که پیروان مذاهب و ادیان مختلف است.
با رشد اقتصاد، علم ، سیاست و قدرت در کنار خدای واحد هستی، خدایان دیگری نیز رشد کرده است که برای بندگان شان هر زمان که دلش خواست زندگی می دهد و هر مان که دلش خواست زندگی شان را می گیرند.
در جنگ غزه چند خدا، خدایی می کند خدایی از قاره آمریکا، خدایانی از قاره اروپا و خدایی که بر همه مسلط است و هر روز زندگی را می گیرد، در آسیاست.
خدایانی که در طراز اول است به خرده خدایانی تبدیل شده است که مثل طبقات اجتماعی جامعه قرون وسطی، یا در عصر حاضر جوامع اسلامی با حکومت اسلامی، تقسیم بندی شده است و هیچ کسی حق ندارد که از یک طیف به طیف دیگری وارد شود.
احکام را صادر می کند بدون اینکه برای کسی دل بسوزاند، خدایان معاصر عاری از عاطفه و احساس اند، خدایان جبار و استکبار اند که برای هیچ بنده یا پیرو شان حس عاطفه و پیوندی خوب ندارد که باعث بقا و ادامه مسیر زندگی باشد
توانایی ها، قدرت، تولید تکنولوژی باعث شده است که هر پوز پلنگی وارد میدان شود و هر روز از کشتن و خون ریختن و تکه پاره شدن اجساد مردم لذت ببرد،
خدای هستی مردم را در بهشت وعده داده است که باحوریان و جوی شیر و ... زندگی خود را بعد از مرگ ادامه میدهید ولی خدایان معاصر فقط از نوشیدن خون مردم و از پوست و گوشت مردم لذت می برند و پایان یک غم نیست بل ادامه تولید بیشتر غم هاست که دل های مردم را به ارتعاش مرگ و نابودی می کشاند
