تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
من نگاهت را خواندم
چشمانت را دیدم
زبان و گوش دهانت را دیدم
هیچکدام
نگاهی به من نیداخت
هر کدامش
دروغ می گفت
تنها، تکیه گاه دلم
چشمان خمیده ی رو به زمین
قلب شکسته و تنها
وجود سردم است
که هزاران درد
هزاران دروغ و خیانت را می وَردارد
بدون آنکه
مزاحمی کسی گردد ......