تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
زتدگی
سبوی بیش نیست
در دل آفتاب
با شعله های جهانسوز
به گرمایشش
دست یاری میدهد
در سردی
همکار تلخی های رنگ پریده
و خلای لخته شده
در بدن طبیعت
میباشد
چه زود گذر است
انسان
میزبان گرما و سرمای سبوئیست که
ترک برندارد و جان به سلامت برد
در دل زیباترین مشعر و فانوس
جاگرفته
با تبسم مهر آمیز
بر لبان نازک و غنچه شده
استقال گرمی می نماید
تا مبادا
هجرانش رسیده باشد...