تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
ای آنکه
احساسش را کشتند
به دار جهالت، آویختند
خردباوری را در درون کهنه اندیشمندان
به زندان افگنده اند
چه خوش سلیقه اند
حاکم و محکوم
هردو
در یک پیرهن اند
احساسی در بطن شکوه و عظمت خرد
دستبند زده
در فقدان آزادیِ گویا
می میمیرد
مردگان به رقص می آیند
کفن دوخته شده خرد را
تکه تکه می کنند
روی جسدش
آواز می خوانند
می رقصند
شادی می کنند
خرد
تنها به بیابان است و تاریکی شب
و اندوه رقص مردگان .......