۱۳۹۶/۸/۱۵

تمام خنده هایم

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)

تمام خنده هایم 
از تلخی روزگار است 

تمام لبخند هایم 
از سیاهی روزگاری که 
تنم و روحم 
پژمرده ی گلهای پرپر شده در طوفان
 از باد های شندار در هوا 
از سیلاب ناقرار کوه ها 
ترکیده صلصال سیلاب مانده 
میباشد 

کسی نگاهی نمی کند 
کسی صدایم را نمیشنود 
من آزرده انسانیتم 
که بدست و چماق 
هرزگان بی خرد دهر
افتاده 
و انسانیت را همچون تیری 
نشانه می گیرد 
و من آرزی مردن انسانیت را دارم.....