۱۳۹۶/۱۰/۲۸

طلوع دوباره ی سرنوشت

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)

از میان ابر ها
همچون مرغکی سبک بال
بال زنان به طلوع خورشید دوباره 
و نگاه مرموز ابر ها 
غُرّیدن موج های الماسک ابرهای سیاه
میروم، میروم .‌‌..
زبان ! 
حقیقت سکوت پرواز است 
گاهی سرخی آسمان
گاهی لجبازی ابر ها
گاهی خستگی پرواز 
اما! هیچ 
همانم که در گمنامی بسر میبردم 
و در گمنامی پرواز می کنم 
باعشق 
رو به امید فردا 
طلوع دوباره ی سرنوشت
از هیچکی باکی، در دل شوریده
راه نیست 
پرواز! 
 سکوت بی زبان است
فقط چشمان، خطای روزگار است
بخاطر سپردن پرواز
منت روزگار است
نه سپردن و رفتن......