۱۳۹۶/۹/۲۸

هر کلام بحران رفتن بهر کنج خیمه ی

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)


.صاحب درد و سخن اندر میان آب گل
خاک را زیستن درین بحران دچار و متصل 

هرکلام بحران رفتن بهر کنج خیمه ی 
بی خبر زین جاهلان پرگار را خط منفصل 

بهر هر انسان صدای راست در خفتان خواب 
بلبل سرمست را راه شغال و منفعل 

این صداقت بهر ماست ای پیکران آب و خاک 
سفتن اندر لوله ی مُهر اجل در فی سبیل

دایمَن مردان حق در تیغ داغ آتشین 
گفتن اندر کوه بالا صوت را در حُر ایل

تماشای مرگ حق خندیدن اندر زیر لب 
واقف آ! زین حرف ها حریتِ انسان فاعل