۱۳۹۶/۹/۲۸

پرندگان درد مند! اشک می ریزند

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)

مشت آب! 
مشت آب از دهن وِر رفته 
چشمان نابینای چروکیده 
روی زمین می ریزد 

زبان لال! 
زبان لال و نفس گیر 
کلامی برای گفتن ندارد 

نفس های پس رفت 
سینه ی سیخ شده 
را برای مرگ میخواهد 

دستان افتاده در کنار نفس های گیر کننده در گلوی خشک و لبان بسته
تسلی میدهد 

حسی عجیبی! 
پرندگان دردمند 
اشک می ریزند 
و انسان های درد گریز 
پا می کشند ......

تنی آبستن مرگ 
نفسی عریان 
زبان لال
درون خیابان 
نظاره گر همدرد است ..........