قدرت، قدرت می آورد و قدرت زندگی می بخشد و ضعف قدرت زندگی را نابود می کند که همه واقفیم، در جریان جنگ سرد، قدرت های جهان بخصوص دو بلوک شرق و غرب به جان هم افتادند و رشد و تولید تسلیحات کشنده اوج گرفت و در ضمن ارائه ارزش های انسانی و حقوق بشری و آزادی های فردی و جمعی میزان گرایش به غرب را بیشتر نمود و یا ساده تر بگوئیم که مدل جهانی شدن ارزش های حقوق بشری، وارد بازار زندگی بشر شد، این باعث شد که قدرت شرق به شکست مواجه گردد و نیروهای را که برای زندگی بخشیدن به حیات سیاسی شان بود، از دست داد و میزان افت و رکود اقتصادی زندگی را به نابودی کشاند.
در عصر حاضر نیز توانایی نظامی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و تکنولوژیکی باعث شده است که اقتصاد محور زندگی جهانی و ارزش های آزاد جهانی، را در سایه قدرت و توانایی های نظامی، و... می چرخد و هر کسی در میدان نبرد، مصرف بیشتر نمود و اطلاعات لازم را جمع آوری نموده و از تکنولوژی برتر جهانی استفاده لازم را نموده برنده میدان نبرد می باشد و هرکسی که زاویه دید تکنولوژیکی را نادیده گرفته در میدان رقابت باخته است.
ایران به تنهایی به همکاری چین، روسیه درگیرجنگ، کوریایی شمالی قحطی زده، نمی تواند وارد عرصه رقابت های زندگی جهانی گردد زیرا ایران از تمام جهات در محاصره اقتصادی، قرار گرفته است و دانش ایران به مقیاس دانش اسرائیل و آمریکا به حدی ضعیف و ناتوان است که اصلا قابل مقایسه نیست زیرا ایران بزرگترین تلفات را در حمله اسرائیل متقبل شده است و در حمله دیروز، بهترین دانشمندان هسته ای خود را از دست داده است.
راه حل:
- ایران می تواند با دپلماسی سازنده و مذاکرات بین طرف های درگیر از خشونت جلوگیری کند.
- ایران با داشتن برنامه هستی ای صلح آمیز و همکاری با آژآنس انرژی بین المللی کنار بیاد
- ایران می تواند با حفظ ارزش های جهانی و اسلام میانه رو و متعادل، به حیات ولایت فقیه ادامه دهد.
- ایران می تواند وارد بازار های جهانی شود و برای رشد اقتصادی خود تلاش و چانه زنی کند.
نتیجه:
اگر ایران موارد فوق را انجام دهد احتمال نابودی ولایت فقیه را تضمین می کند زیرا میزان نارضایتی مردم ایران از حکومت فعلی به حدی است که با حمله اسرائیل به ایران، مردم ایران ابراز خرسندی می کند این بدترین حمله ای است که برعلیه حکومت جمهوری اسلامی صورت می گیرد.