۱۳۹۶/۷/۶

چشمان آدمی کور باد

چشمان آدمی 
کور باد 

شهر ها 
گیریه ی یتیمان دارند 
خس و خاکی 
ز نیستان دارند 
هر که را دستی رسد 
نقش سلیمان دارند

سالهاست 
دل از شهر بریدن نتوان کرد 
چون اشک یتیمان نظاره نتوان کرد 
هردم 
همه بریان شده میروند
در خاک و خسی شهر
فریمان شده میروند 

اینان همه شیطان صفتان گذریست 
باخون و اشک یتیمان
خنداه شده میروند

شاهد باش هر که در این شهر زیست
با گرد و غبار 
با اشک و آه
پایمال شده میروند