۱۳۹۶/۷/۱۸

عشق پنهان

عشق پنهانی زبان خلق را ببریده است 
کز سموم خشم مردم عشق ها ببریده است 

کنج کنج کره ی آدم میسوزد هردمی 
تا ییلاقی ها همه زیبایی ها ببریده است 

هردم از کنج مساجد سنگ بویی در مشام 
سنتی ترویج و عشق بازی ها ببریده است 

هر که داد از عشق و شادابی زند در بین خلق 
بهر خود مرگ جوانی بهر محبوب دل ببریده است 

هر قدر جاهل میان جاده های زندگیست
راز انسان را ز دلها تا زمان ها ببریده است 

اینقدر ملای خائین داد نزن از بهر ما 
دست های بیخ تنبانت را ببریده است