تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
از آسمان افتاده ایم
یا از زمین روئیده ایم
مهتاب شبهای که
ققنوس کنار لانه اش
از سردی
کفیده است
سر به زمین کوبیده ایم
دریاچه های خشکیده
بحرهای لجن زار شده
با روئیدن برگهای فرود آمدن
دوباره جان گرفته است
ما از زمین و آسمان فرود آمده ایم
نه پیامبری
نه راهبری
هیچ
از هیچ به بزرگراه روئیدن گلها
رسیده ایم
این قطرات از وجود ما
بر لبان طبیعت خشک و بی مزرعه
چکیده
و رنگ بخشیده
ما از زمین و آسمان
بر فراز باغچه تیر کشیده
بر فراز بام های بی نفس
بر فراز قله های سنگ شده
فرود آمده ایم
تا شمع و فانوسی
بر رخ برگ های گل
در گلدان زمین باشیم