۱۳۹۶/۱۰/۶

لبخند مشترکی بر درد

تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)


برف ها 
دانه دانه 
روی گرمی احساس همسرنوشتان 
می بارد 

فصل گرم و خوبی های عشق 
لبخند مشترکی بر درد 
نگاه عاشقانه ی برغم 
شادی تو قلب گره خورده بود 

زمین عطش سردی داشت 
زمان گرسنه انسان بود 
مکان عظمت مرگ .....

احساس سرد 
همانند دانه های برف فرود آمده از آسمان
میان قلوب گرم احساس همزیستن 
می بارید 

ناگاه 
زبان عشق 
سردی احساس معشوق 
باران اندوه جدایی 
دیکته ی زمبن، زمان و مکان نمود 

زندگی روئیده 
در زمین عشق 
خزان زرد 
و زمستان سرد و بی ثمر گردید

زندگی (ضرب صفر)