تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
به آزادگان
درس عبرت
اندر کمین گرگان گرسنه میدهند
در کمین
مردمان سر شار از آزادای
عزت و وقار
میان برگ های زرد شده خزانی
میان فاضلاب شهر دُر درخشنده
خیره کننده چشمان،
دندان های تیز
بازبان لب هایش را لیس می زنند
تیرک مرد دلان
نشانه عمق فاجعه نابودی باشد
بوی تعفن فاجعه آزادی
مرغان از آسمان افتاده
خورشید اشک گره خورده
آسمان رمز آلود
سبقی در گرسنگان اند
اما عبرتی نیست
فاجعه، جعبه ی سیاه تاریخ
اندیشه فردا بینندگان
فردا حکم ران اند
فاجعه اینجاست
گرسنگان گرگ
چار پاره
دنبال افتاده بر زمین اند