چکیده:
پرسش هایی زیاد مطرح شده است که چرا اسرائیل در مقابل اعراب کنار آمده است آیا اعراب از اسرائیل ترس دارد یا آمریکا کشور های عربی را نمیگذارد که در مقابل اسرائیل اقدام نماید.
در هر صورت اسرائیل در منطقه برتری جویی ها و نمایش قدرتش را بار ها و بارها به نمایش گذاشته است و کشور های عربی در جنگ های 1961 و 1967 به شکست مواجه شده است در آن زمان اسرائیل کشور تازه تاسیس بوده است و اعراب دارای قدرت های با سابقه ای ابرقدرت بوده است. مصر، لیبیا، ایران، عراق کشور های بود که اسرائیل به شدت ترس داشته است و همواره یاد شده است که باید این قدرت ها نابود گردد و به همین خاطر به عراق حمله می کند به تاسیسات هسته ای که گمان می رفت باشد، در اردن حمله می کند در شبه جزیره سینا حمله می کند، در لبنان حمله می کند و در فلسطین که مقر اصلی اسرائیل است حمله می کند.
پرسش اصلی اینجاست که چه عواملی باعث قدرتمندی اسرائیل شده است؟
پرسش فرعی: اعراب چرا اینقدر به لحاظ نظامی و تاسیسات نظامی ضعیف ظاهر شده است با آنهم که پول زیادی از حوزه نفت بدست می آورند؟
کلید واژه ها: اعراب، اسرائیل، ابرقدرت، وسعت خاک
پیشینه تحقیق:
در مورد مسایل امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مناطق خاورمیانه بعد از جنگ صلیبی با شکست ترکیه عثمانی و نابودی هزاران هزار کودک صلیبیون صحبت هایی زیادی شده است و نقشه هایی که در فضای اجتماعی به نشر رسیده است تحول عظیمی را به نمایش گذاشته است و همچنان پیمان ابراهیم که توسط نتانیاهو طرح ریزی شده است نشان دهنده وضعیت آنارشی در منطقه ای خاورمیانه را نشان میدهد و خیلی از روزنامه نگاران و سیاسیون کشور های مختلف در این مورد صحبت هایی فراوانی داشته است که همه نوعی هشدار گونه برای کشور های عربی بیان داشته اند که اعراب باید دنبال جایگزین فوسیل های سیاسی و شاهی شان باشند تا مبادا در معرض نابودی مثل معمر قذافی قرار بگیرند. یا اینکه اعراب دو گزینه ای بیش ندارند یا کشور شان را در عرضه دموکراسی آزاد بمانند و یا نابود شوند.
مقدمه:
اعراب همیشه در باور هایی منطقه ضعیف عمل کرده اند و با داشتن بزرگترین حوزه نفتی دنیا، فقط برای سهولت و آرامش خود و اطرافیان خود تلاش کرده اند و در ضمن با طرح پلان استراتژیک سیاسی در مناطق مختلف دنیا، از پول نفت استفاده کرده اند که تقویت طالبان در افغانستان، اخوان المسلمین در مصر و کشور های عربی، تقویت داعش و کشتنار مردم بی گناه براساس اعتقادات سیاسی و قومی، نمون های بارز این مبارزات کشور های اعراب بخصوص کویت و عربستان سعودی است.
باسرمایه گذاری هنگفتی با حمایت آمریکا توانست در خیلی از کشور های مسلمان نشین تفاوت بین مذاهب که ریشه در یک دین دارند یعنی اسلام، کشتار های بی رحمانه ای را شکل دادند و از رهبران آنها دعوت نمودند تا راهنمایی های لازم را روی دست گیرند و این باعث شد که در تامین منابع مالی، تجهیزات همکاری های لازم و ضروری انجام شود.
در این نوشته روی موضوعات خطر، خطری که کشور های شاهی اعراب را تهدید می کند و نیروی انسانی این کشور ها درک و فهم درست از سیاست را دارند و لازم است که با یک جرقه ای را بوجود آورند و تا سایر اعراب را بیدار و در نابودی شاهان فعلی کشور شان اقدام نمایند.
کشور های عربی و حوزه خلیج، ترس سرسام آوری را از نفوذ آمریکا و اسرائیل دارند که آمریکا با ابرقدرت بودن شان، در کنار آمریکا اسرائیل به غل منطقه ای تبدیل شده است که هرگز کسی در مقابل آن اقدام باالمثل نمی تواند بخصوص کشور های ضعیف شاهی اعراب، سوم اینکه در این مقاله در مورد وسعت خاک اسرائیل در مناطق حوزه های متفاوت دریایی و خشکی، قابل مشاهده است که اسرائیل با حمایت از گروه های اقلیتی که در گوشه و کنار خارج مرزی اسرائیل قرار دارد حمایت و کم کم دارد به الحاق مناطق آنها به بهانه امنیت موقت و جلوگیری از خطر جنگ، دست می زند که برای همه مشهود است.
روش تحقیق: این تحقیق براساس رویکر فضای مجازی انجام شده است که بیشتر رویکرد واقع گرایی می باشد و همچنان آنچه که اتفاق افتاده است را به تصویر کشیده است
بخش اول:
سیاست:
سیاست، به گفته بیسمارک، هنر مدیریت کردن است و انسانهاست که باسیاست، طرح قوانین و مقررات داخلی و بیرونی، آنچه اهداف و مشخصه های زندگی سیاسی شان است را طرح ریزی و در داخل مقررات و راهبرد های اساسی و فرعی وارد میدان عمل شوند و سیاست رهبردی زمانی آغاز می شود که در کشور در تضاد منافع در کنار هم قرار گیرد و این تضاد منافع یا در قلمرو، رشد و توسعه فناوری است، یا در گیرو بالندگی سیاسی و قدرت است که در مقابل هم در زور آزمایی قرار می گیرد و هرکدام در زور آزمایی دست بلندی داشت، برنده بازی خواهد شد.
سیاست در خاور میانه از تولد اسرائیل و ایران، شکست صدام حسین، مرگ شاهان عربستان افراطی، بوجود آمدن محافظه کاران عربی، باعث شده است پارادوکس خطرناکی در منطقه شکل بگیرد و کشورهای قدرتمند در رقابت جدی و خطرناکی بیفتد و دست به تاسیس پایگاه های نظامی، تولید سلاح های کشنده، اعزام نظامی، کشاندن دیگران به سوی اهداف خاص، تعریف شریک استراتژیک موقت، تبدیل رویکرد افراطی به محافظه کاری و هموار کردن روند و بستر آزادی زنان در اعراب، از جمله اهداف بزرگ کشور های قدرتمند است که دارد بالای فرهنگ اعراب به شدت کار می کند تا بتوانند ارزش هایی فرهنگی اعراب را کاملا نابود و ارزشهای جهانشمولی و بظاهر انسانی را عرضه کند و موفقیت را در بلندی های زندگی و منفعت سیاسی شان بدست بیاورد، اعراب با آزادی سازی زنان به حد نسبی، در یک معامله ای وارد شده است که اصلا خودش هم نمیداند که فرهنگ عربی شان را چگونه و در مرور زمان از دست خواهد داد و همچنان درست است که آزادی مهم است ولی این آزادی حقوق اکثریت زنان و دختران را اعراب را زیر پا می کند و این آزاد سازی باعث گردیده است که توان راهبردی غرب در مقابل خاورمیانه روز به روز در حالت اجرایی صد در صدی قرار بگیرد.
گستردگی سیاسی به لحاظ سیاست جغرافیایی برای اعراب کمر شکن است زیرا اعراب در تعامل با سیاست های غرب، درک عمیقی از ارزش های سیاسی و ژئوپلیتکی ندارد و باور های اعراب ملزم به دانش غرب است و اعراب در مقابل عرضه های حقوقی و انسانی غرب دارند تمام زندگی سیاسی و آینده نگری شان را می فروشند و این برای اعراب که از نگاه تسلیحات وابسته به غرب است، خطرناک است و به همین خاطر است که اعراب در مقابل اسرائیل در سال های مختلف شکست خورده است و اگر اعراب ترس از مطلقه گرایی نمیداشت هرگز دست به دامان غرب دراز نمی کرد و از غرب برای نجات خود گدایی دانش و تکنولوژی و تسلیحات نظامی نمی کرد و این ترس و شکست در مقابل اسرائیل باعث شده است که مجبور به عقب نشینی و برازندگی غرب باشند.
بخش دوم:
اقتصاد:
اعراب با داشتن ذخایر زیر زمینی و طبیعی نفت، بازار های جهانی را بخود اختصاص داده است که به گرد آمدن مجموع از نهاد های تولید کننده نفت که به آیپک معروف است گردیده است و این پول اعراب ر از گرسنگی و زحمتکشی شان کاسته است و اعراب روزانه در محافل و مجالس خود از این به حدی مصرف می کند که انگار مصرف یکساله یک خانواده چند نفره باشد.
اقتصاد پیرامونی کشور های خلیج باعث شده است که تبدیل به غول های اقتصادی جهان گردد و در رقابت های متفاوتی سهم و سرمایه گذار طراز اول جهانی باشد به همین خاطر است که اعراب قدرت سرمایه گذاری را در کشور های مختلف دارد و این سرمایه گذاری برای اعراب بهایی دارد که در بدل هر کاری کشور های ذینفع باید نقدا پرداخت کند و خود در بدل پرداختی هایش، باید منتظر بماند تا جسن را بدست آورد.
گمانه زنی هایی اقتصادی باعث شده است که کشور های دارای انرژی فوسیلی، کمی سرآسیمه گردد مبادا این انرژی غیر تجدید پذیر باعث گردد که رکن اقتصادی را یکبارگی به رکورد مواجه کند ولی تلاش هایی را نموده اند که باید سرمایه گذاری های خارجی را بیشتر ارجحیت بدهد.
چرخه اقتصادی عرب ها را می تواند در چرخش پول، قدرت و امنیت مقایسه کرد که اعراب در بدل پول خود دارای امنیت است و شب و روز در آرامی سپری می گردد و اگر منفعت جهانی قدرت های بزرگ را نداشته باشد هرگز نه ولیعدی وجود خواهد داشت و نه شاهی، بل در مدت خیلی زود بنام ارزش های دموکراسی و حقوق بشر همه را ساقط خواهند کرد نمونه های آن را می توان در سوریه، لیبیا دید که منفعت آمریکا و قدرت های بزرگ دنیا در خطر مواجه شده و همه را نابود کرد.
بخش سوم: نقاط استراتژیک اسرائیل در مقابله با تهدید ها
نابودی اسرائیل را که ایران بارها و بارها اعلان کرده است بستگی به شناسایی نقاط حساس و استراتژیکی دارد که اسرائیل سالها روی آن کار نموده است و ایران حلقه را ایجاد نموده بود که بتواند وضعیت جنگ را از داخل ایران به مناطق دیگر بکشاند که این عبارت هم درست از آب درآمد و ایران توانست که جنگ را برای مدتی مهار کند و نه برای همیشه، ایران برای مدتی مهار جنگ را کنار زد، اما خودش در تله گیر افتاد زیرامحاسباتی را که ایران انجام داد هرگز به نفعش نبود و این خطای بود که هرگز نباید تکرار میکرد که بتواند در داخل خود ایران جنگ و کشتار روی دهد و هزنیه های گزافی را از دست دهد.
بحرین، کویت، عربستان، بلندی های جولان یا سوریه، اردن نقاطیست حساس، اقلیت های کرد نشین بین عراق، ترکیه و سوریه که این نقطه های حساس اتنیکی باعث شده است کشور های همجوار در ضعف سیاست درونی با بیرون داد منفی مواجه گردد زیرا حمایت اسرائیل برای بقا و حفظ امنیت کشورش حیاتی، لازم و ضروری میباشد و اگر این کار رانکند در مقابل اعراب شاید تمام یهودیان اسرائیلی را تا حال کشته بودند، به همین خاطر است که اسرائیل با حمایت قاطع آمریکا وارد بازار مبارزه شده است و در هر روز در صدد تشکیل حلقه های جدید در میان اقلیت های سرکوب شده هستند که کرد های بین سه کشور عراق، ایران و ترکیه در اولویت هستند، دروزی های نیز بخش اول اول بودند که تحت سیطره اسرائیل در آمد یعنی اسرائیل با استراتژی تهاجمی اش، تمام قدرت های خاورمیانه را به حیرت انداخته است و متحدان خودش را گول زده است و بعد از جدایی اقلیت های در فکر براندازی شاهان خاورمیانه در مبحث دوم قرار دارد زیر روز به روز حلقه های وجودی این شاهان تنگ تر می گردد و شاهان مجبور یا فرار کنند یا عقب نشینی آبرومندانه کنند و در درون تمام اعراب جاسوس هایی موساد برای درک مسایل و افکار اعراب وجود دارد و از بهترین دختران یهودی خود برای شهوت اعراب رونمایی میکند و اعراب نیز تن میدهد.
تهدید هایی که در نوار غزه، لبنان و سوریه وجود داشت کاملا برچیده شده است و برای اسرائیل تهدیدی موقتی وجود ندارد و اما در دراز مدت اسرائیل هرگز آب خوشی نخواهد نوشید زیر کشتار بی رحمانه اعراب فلسطینی، لبنان، سوریه و سایر کشور های همجوار باعث می گردد که نقطه عطف بزرگی کینه در میان جامعه رونق پیدا کند و اسرائیل را همیشه به چالش های ناامنی دعوت کند.
بخش چهارم: اسلام و یهود
دین اسلامی در تضاد با دین یهود در حرکت است هر چند هر دو دین، دین الهی میباشد و دو نفر از پیامبران هر کدام وحی الهی را بازگو می نموده اند و هر کدام دارای پیروان خاص می باشد، ولی در کتاب دینی اسلامی، از یهود به عنوان کفر و نصارا یاد شده است و به همین خاطر است که ایدیالوژی کفر آمیز در روح فکر مسلمانان جهان در مورد یهود رشد کرده است و همچنان غذا خوردن، در یک مسیر حرکت کردن، یعنی از تمام رفت و آمد با یهودیان منع می کند به همین خاطر است که دین اسلامی و یهود در تضاد با هم واقع شده است و در تمام دنیا ذهنیت ضد یهودیت وجود دارد و برای مقابله با یهود هزاران یهود ستیز تربیه شده است تا مبارزه کند.
تمدن اسلام پس از کنفسیوس تنها تمدنی است که با یهود و مسیحیت مبارزه می کند، این جنگ تمدن هاست که قدرت مداری در کشور های اعراب خاورمیانه می کند و شاید این تبدیل به نیروی باالقوه گردد و در سراسر دنیا تمدن ها به جنگ یکدیگر با سلاح های کشتار جمعی و انسان کش، بیایند و استقبال کنند.
بخش پنجم: وسعت خاک اسرائیل،
اسرائیل محدوه ای کوچک است که همه روزه در فکر وسعت خاک خود است و تمام روسای جمهور و نخست وزیران اسرائیل این اندیشه را داشته است که با استفاده از قدرت می تواند تمام اعراب را دور بزند و الحاقیه هایی مختلف را برای خود فراهم سازد تا تحت قیمومیت شان باقی بماند و در مروز زمان مثل که بخش های از بلندی های جولان را به خاک خود الحاق نموده است، را الحاق نماید که این را اعراب توافق صلح آمیز میداند و درک نمی کنند که در مروز زمان تنها قدرت هایی ضعیف در منطقه اعراب خواهند بود که در مقابل اسرائیل حرفی برای گفتن نداشته اند و ندارند و سر تعظیم فرود بیاورند و برای اسرائیل برقصند همانطور که برای ترامپ رقصیدند.
این به ضرر کشور های عربی اند که باید درک کنند و اتحاد خلیج را با دقت لازم عمل و نقاط حساس سیاسی را شناسایی و سرمایه گذاری کنند و بتواند محور مدافع برای اعراب منطقه ای باشند.
بخش ششم: جلوگیری از سقوط حکومت های شاهی اعراب
اعراب برای به قدرت باقیماندن تلاش هایی زیادی می کند و جلو ارزش هایی حقوق بشری و دموکراسی را گرفته اند و شرکای اقتصادی و سیاسی خود را از غرب انتخاب کرده اند و این به معنای تلاشیست به قدرت ماندن و از دست ندادن حکومت هایی که سالها روی گرده مردم حاکم بوده اند.
اگر برای یک هفته اعراب از غرب و اسرائیل خود را دور کنند سرنوشت حاکمان بدتر از معمر قذافی شاه لیبا خواهد بود و مردم با لگد نفس آنها را خواهد گرفت
بخش هفتم: نتیجه گیری و سخن پایانی
نتیجه این بحث این است که اعراب، ترسو، بزدل و اطاعت پیشه اند که در مقابل قدرت های غربی به خاطر حفظ قدرت و حاکمیت شان، حفظ اقتصادی باد آورده شان و قدرت های ضعیف شان، مجبور اند که به غرب تن دهند و اگر این کار را نکنند، برعلاوه که حکومت شان سقوط می کند، سرمایه هنگفتی را که در اختیار دارند از دست می دهند و منطقه در اختیار اسرائیل قرار می گیرند و اسرائیل مانند عبدالرحمن مردم را به کوچ اجباری وادار کرده و آهسته آهسته نقط پایانی برای کشور های خاورمیانه خواهد بود و اسرائیل بزرگ شکل خواهد گرفت.
منابع: https://ensani.ir/fa/article/122450/%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C
https://journal.iag.ir/article_131470_8ca4efb7a39240047b3a25b7af2b966f.pdf
https://rahparcham1.org/wp-content/uploads/2022/01/%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%AA%DB%8C.pdf
