همه ی بشر دوست دارند که زندگی کنند و هرگز دنیا را از دست ندهند و برای دنیا و نفس هایشان مبارزه کنند، هر آنچه را سپری کرده اند را بازخوانی و اصلاح کنند و هر آنچه را اشتباه کرده اند را دوباره تکرار کنند.
بشر با هر نفسی که می کشد بسوی مرگ کشانده می شود و هر روز با دیروز تفاوتی عجیبی را حس می کنند، امروز اتفاقات عجیبی را تجربه می کند که دیروز را چگونه سپری کرده است و کارکرد های دیروزش مطابق به میل شان بوده است یاخیر؟ آیا از کارکرد هایش راضی است؟
خاطرات نگاهیست که هر گز بسوی ما باز نمی گردد و روح و فکر ما را آراسته با کارکرد هایی مینماید که تمام وجود را یکبارگی بخود جذب می نماید و سلول های زندگی را از همه جا جمع می کند.
زندگی وابسته به قدم هائیست که برداشته شده است و رویکرد خوب یا بدی را سپری کرده باشیم و نگاه هایمان را چگونه ساخته ایم و با دیگران چگونه برخورد کرده ایم و افکار مان را چگونه در مسیر درست هدایت داده ایم و با نیروی الهی و آسمانی مان با کدام روحیه برخورد کرده ایم؟ همه اینها قطره قطره زندگی و جودی مان در عالم هستی است که با همه قدرت ریالیستی مان، بدان پناه داده ایم و برای خود توانایی خلق کرده ایم.
وقتی با تصاویر از گذشته مان نگاه می کنیم و خوشی ها، رنج و غم و اندوه را پشت سرمان چیدمان می کنیم دارای روحیه بزرگ و عالی مقامی می شویم و یا آنقدر زبون می شویم که از همه زندگی، نفس و عمل مان احساس ندامت می کنیم.
پیام:
زندگی وابسته به نگاه ها و پیامیست که خود مان برای خودمان داده ایم و این پیام ممکن در دایره مثبت زندگی مان خلق شده باشد و یا در دایره منفی زندگی مان، پیام های وابسته پیروامونی، قدرت معاوضه را برای مبارزات زندگی بعد از حال مان راه را هموار می سازد و انسان را برای یک مبارزه قوی و با اراده آماده می کند تا در مقابل همه آنچه نیروی هرز نامیده می شود، مقاومت از خود نشان دهد و رویاهایی را که در روح و قلب شان بافته است را تحقق بخشد، پیام زندگی برای هر فدر مهم و موثر است یکی در چهره خورشید در جهان طلوع می کند و دیگری در چهره مهتاب در دل شب و دیگری در اوج ذلت و حقارت طلوع می کند که همه را متاثر می سازد.
جاپان در جنگ جهانی دوم، تمام قدرتش را برای پیروزی بر آمریکا به نمایش گذاشت و از خود عملکرد مثبت وعالی را به نمایش گذاشت و پیرهاربر را نابود کرد و توان نظامی آمریکا را در منطقه بحرالکاهل به چالش کشید و این قدرت و اراده ای مردم جاپان بود که توانست جزیره به جزیره دنبال نیروهایی آمریکایی بگردد و برای نابودی شان اقدام نماید، این پیام برای سایر رزمندگان جاپان خارق العاده بود و همه را برای مبارزه تشویق و برای کشور شان جان را نثار می کردند ولی آمریکا بخاطر حفظ آبرو و حیثیت جهانی اش، بدترین پیام را برای ابرقدرت بودنش، برای دنیا ارسال کرد آنهم کشتار مردم بی دفاع در یک ثانبه بیش از چندصد هزار انسان را به کام مرگ کشاند و میلیارد ها انسان را به چالش برای بقا خواند.
این پیام زندگی است که برای محوریت خودش، می تواند عامل خلاق بزرگی برای ابدیت باشد مثل ادیسون و می تواند پیام نابودی باشد برای همیشه،
تمام این پیام ها با رویکردی مواجه است که این رویکرد ها در هر دو صورت مثبت و منفی، انسان را به اوج بی نهایت یاس و نا امیدی می کشاند، چون زندگی گذشته است و عمر هم به پایان رسیده است و خوشی ها، درد و اندوه و جمع بودن و رفاقت هرگز بر نمی گردد و این احساس است که برای انسان ضعف می آفریند و انسان را در خاطره و هله ای از قداست مرگ می کشاند و این راه هرگز بازگشتنی نیست