تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
این را برای باد صبا بگو
نعره شب گلدان شکسته بر جبین آدمیست
گمنام
سبوی سفت و خالی را
بر جبین دانایان گمنام
می کوبید
حجره ی تلخ میان شب خویش را
باخون گمنامان
روشنایی میدهید
این خرفت کاری های شما تا کی؟
جدار دیوار
طعم جبین شکسته ی گمنامان را خواهند چشید ؟
بردارید دست
بر حقیقت گمنامان دانان زانو بزنید
تا جلاد دانا
راهنمای تان باشد.