تنها فهم حقیقت زندگی است که انسان به آزادی میرسد(حسن سروش)
ای آنکه در خفا
سنگ انداز آزاد مردانی
در خموشی
پاسبان وجود خودت
بنما رخ به سوی گوهر آزادی
مزن آتش
بردل بیمار آزادی
سالهاست این کلمه
خون انسان نوشیده است
برحقیقت
خط بطلان کشیده است
در جفا نام وقار گشوده است
جوی خون از هر سما جاری شده است
پس بیا نگذار که دل آزاده ها جان دهد
یا برای مرگ آنها
حاکم فرمان دهد
پس بنویس از زبان آزادی
هرگز از دست مده شهسوار آزادی......