همزبان
ای همزبانان
انسانهایی در کنج کنج دنیا
همفکران هم بوده اند
همچون هم فکر کرده اند
زیسته اند
در بی عدالتی های زمان شان
نه گفته اند
به خاطر ما، زبان از حلق بیرون زده اند
و کام از هدف
زندگی از راه
همزبانان دریابید
همزبانان اسارت شده ظلم
حق خواهان بسته در زنجیر
عدالت ایجاد کنندگان زیر چوبه دار
ورنه، سایه اسارت بر جبین هر یک شما خواهد تابید
و طعم لکه ی ننگ زمان جابر را
خواهد چشید
زمان، انسان و بیان سلاح کشنده ی ظلم است
برخیزید
برخیزید، ستاره های در آسمان یخ زده افکار شوید
خورشیدی در آسمان ظلم
برگی درچوبه ی خشکیده
نسیمی بر چهره های ظلم ظالم
بارانی برای شستن
دریایی برای بردن
بحری برای غرق کردن ظلم....
برخیزید
زمان نگاهی دیگری خواهد داشت