چهار سال گذشت، چهارسال موترحرکت زندگی در حال توسعه شهری، کشوری و بین المللی، آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، برابری زن و مرد، عدالت و برابری، مشارکت و توسعه های پایداری ولایتی، تقسیم بودجه در کشور نظر به جمعیت، توسعه مکاتب خصوصی و دانشگاه ها، شفاخانه ها، راه ها، راه آهن و ... را به مسیری بی بازگشت قرن بعد از دهه، مواجه ساخته است که از جمله
- مکاتب دختران مسدود شده است
- دانشگاه ها، به روی دختران بسته است
- مردان نمی توانند زنان را مداوا کنند، پس نیروی صحی زن از کجا باید وارد شود.
- برابری های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی وجود ندارد.
- نیروی های فعال کار و نخبه در دانشگاه های دنیا تدریس می کنند و یا برگر توزیع میکنند.
- سیاست، سیاست قومی خاص حاکم است
- زبان، زبان خاص در حال توسعه است
- نابودی اقلیت های قومی حتمی است
- کوچاندن مردم از قریه جات حتمی است
-کشتن افراد که در دولت گذشته خدمت کرده اند، حتمی است
- رشد اقتصاد قومی خاص در رده هایی بلندی قرار دارد
- حذف تاجیک، ازبیک، و هزاره ها از کار های دولتی
اینها نمونه هایی اند که در طول چهار سال رشد فزاینده ای داشته است و دولت و نهاد های همسو، بر برابری و برادری اقوام و مذهب مختلف تاکید می کند که این دورغیست که برای جهانیان صادر می گردد.
در سال 1403ه.ش در روز های محرم قوانین و مقرراتی وضع شد با آن هم که من در کابل نبودم ولی به حدی وضعیت پیچیده بود که کسی از کوچه به کوچه ای رفته نمی توانست ولی سال 1404 قضیه تغییر کرد و جنگ ایران و اسرائیل تاثیر مثبت بر اجرای مراسم مذهبی مرذ گذاشته بود و مقررات روز عاشورا کمی بهتر از سال گذشته بود.
در این چهار سال ستون اصلی که شکسته است و عمر گرانبهایی نیم از جامعه انسانی این کشور را متاثر ساخته است آموزش دختران و زنان، کار زنان در بیرون از خانه، بستن آرایشگاه ها که زنان در آنجا فعالیت داشتند،
زنان افغانستان، محروم ترین زنانی تاریخ این کشور اند، زنان با غرور که فرزندان دلیری را تربیه کرده اند ولی این فرزندان با غیرت این سرزمین اند که مادران گذشته، حال و آینده شان را دفن تاریخ می کنند.